پویا منصفی تهرانی کارشناس حقوق بین املل و پژوهشگر تاریخ





POUYA MONSEFI Human Rights Lawyer/ Defensor DDHH

Defensor derechos Humanos ,Autor y Escritor e investigador histórico y social. Especialista en  Investigación penal Y Criminalista Y Miembero de Asoc Latinamericana de Asesoria Juridica y Criminalista Y Colegico de Bomberos y policia de Venezuela-


Pouya monsefi Human rights Lawyer , Writer and Historian ,specialist in criminal investigation and climinalist ,Member of the Latin American Association Of Legal Advice and Criminalistics and coleg of police in VenezuelaAutor y Escritor e investigador histórico y social.


Biografía de Pouya Monsefi.T



درباره دکتر پویا منصفی

پویا منصفی متولد امرداد ۱۳۵۶ در تهران - دارای مدرک فوق لیسانس - کارشناسی ارشد از دانشگاه باستان شناسی ازاد زنجان واحد ابهر – خرمدره است و دکترای افتخاری از دانشگاه منچستر دارد در از سال ۲۰۰۱ خارج از ایران زندگی می کند و تابعیت دوگانه دارد .سال ۲۰۰۶ در دانشگاه ازاد واحد امارات متحده در دبی به عنوان استاد میهمان تاریخ معماری تدریس می کرد . با ناشنال جغرافی همکاری دارد و در کشور ونزوئلا و اکوادور به عنوان استاد میهمان تدریس می کند . به ۴ زبان انگلیسی ، فارسی ، اسپانیایی و عربی اشنایی دارد . و 9 سال در زمینه میراث فرهنگی و تاریخ ایران فعالیت رسمی نموده است . به اکثر کشورهای اسیایی سفر کرده و کتابی در زمینه خط و زبان اسیا در دست تالیف دارد .


توهمات برخی ایرانیان ! ما بهترینیم !  ایا نباید مردم بهتری شویم ؟


چرا به خودمان دروغ می‌گوییم و فکر میکنیم ایرانیان هیچ ایرادی ندارد ؟ 


چرا مثل مردمان دیگر کشورها پشت هم دیگه نیستیم و بجای حمایت همدیگه رو تخریب میکنیم ؟ چرا وقتی خبر بدبختی یه ایرانی رو میشنویم میگوییم : خوب شد ! حقش بود ! مرتیکه معلوم نیست چیکار کرده ؟

چرا همدیگه رو قضاوت میکنیم ؟ این است فرهنگ اریایی ؟


چرا میگیم عربها سوسمار خورند !

عربها هیچ کدوم از این کارهای ما ایرانی ها رو نمیکنن واسه همین هم پیشترفت کردند . اونها خواستند با فرهنگ بشن ولی ما با توهم گذشته خودمان ان چیزی را هم که داشتیم از دست دادیم !



ما ایرانیان به خاطر گذشته تاریخی و تمدن بزرگی که کشورمان داشته ((توهم )) زیادی در همه موارد داریم و خىد را بی جهت بزرگ میبینیم و بقیه ادمها و ملتها و کشورها رو پیش خودمان ادم حساب نمیکنیم . به هر کسی فحش میدیم و میگوییم فقط ما ایرانی ها خوبیم ! مثلا میگوییم : ایرانی‌ها باهوش‌ترین مردم دنیان ! 

اما واقعیت بر اساس امار پژوهش سازمان ملل چیز دیگه ای است : 

ژاپن با میانگین آی‌کیو ۱۰۷، رتبه اول 

ایران با میانگین آی‌کیو ۸۰, رتبه ۹۶


. باید به خودمان بهتر نگاه کنیم تا بتوانیم از توهم خارج شویم و با واقعیت دنیا بیشتر اشنا شویم و انتظارمان را از زندگی بر اورده سازیم . 

تا زمانی که در توهم هستیم نمیتوانیم مشکلات خودمان و کشورمان و زندگیمان را حل کنیم . 


مثلا امیر تتلو در گرجستان کنسرت برگزار کرد. هرچه دلش خواست گفت البته از او انتظاری بیش از این نیست. 


این کنسرت واکنش‌های زیادی داشت. یکی از مجری‌های زن تلویزیون تتلو را ایرانی‌نما خواند و گفت: مطمئن هستم تمام کسانی که در این کنسرت بودند، ایرانی نبودند.»


در اینجا می‌خواهم سوالی بپرسم. چرا این خانم مجری فکر می‌کند، شرکت کنندگان در کنسرت ایرانی نبودند؟ مگر ما ایرانی‌ها با بقیه مردم دنیا چه فرقی داریم؟ واقعا چرا اینقدر خودمان را تحویل می‌گیریم؟


خانم مجری به گونه‌ای موضع گرفته‌اند که گویی از دهان ایرانی‌ها نقل و نبات بیرون می‌آید و از دهان دیگر ملل، فحش‌های +18


اتفاقا فحش دادن از تخصص ما ایرانی‌هاست. به قول صادق هدایت: زبان فارسی اگر هیچ نداشته باشد فحش آبدار زیاد دارد.»


کافی است یک روز در خیابان و فضاهای مجازی و پست های اینستاگرامی گشتی بزنید و ببیند که دست کمی از کنسرت تتلو ندارند. 


ما ایرانی‌ها معمولا از هرکسی خوشمان نمی‌آید، با فحش و تخریب شخصیت و بد بیراه به استقبال او می‌رویم. 


چرا می‌خواهیم خود را غیرواقعی نشان دهیم؟ چرا دوست داریم خود را فرهیخته‌ترین ملت دنیا نشان دهیم درحالی که نیستیم. 


چرا به فرهنگ اریایی و کورش و داریوش افتخار میکنیم در حالیکه به راستی ، و مروت و صداقت و جوانمردی اعتقاد نداریم ؟ کدوم فرهنگ اریایی ؟ کدام بخش جامعه ما امروز فرهنگ وجود دارد ؟ 


کافی است یک روز به ورزشگاه آزادی بروید تا ببیند، فرهنگ یعنی چه!


تتلو و همه آنهایی که در کنسرت بودند، ایرانی بودند. ما هم مثل همه دنیا، هم فرهیخته داریم هم افرادی که فرهنگ و شعور و شخصیت خود را فروخته اند . لطفا سعی نکنیم با حرف‌های قشنگ و الکی خود را اتو کشیده نشان دهیم.


ما حتی در ادبیات‌مان هم شاهد فحش‌هایی هستیم که آدمی با خواندنش از خجالت تا بناگوش سرخ می‌شود. 


همیشه یکی از مشکلات ما ایرانی‌ها این بوده است که دوست نداریم واقعیت اجتماع را ببینیم و به خودمون اصلا نگاه نمیکنیم ! فکر میکنیم ما اخر ادب و کلاس و تحصیلات و فهم و شعور هستیم و بقیه بیشعور هستند . فرهنگ ما در ایران الان چه تعریفی دارد ؟

کدام یک در حال حاضر فرهنگ اکثر ما ایرانی ها است : 


١- ادب ، شخصیت ، دوستی و محبت ، دموکراسی ، احترام به بزرگتر و قوانین اجتماعی ، مطالعه ، کار و تلاش 


یا


٢- زیر اب زنی ، فحش دادن ، تهمت زدن ، دور زدن ، مواد مخدر ، دروغ گفتن و بی احترامی به قانون و پدر و مادر ؟؟ 


عینک واقع بینی به چشم بزنیم و جامعه ایرانی را همانطور که هست ببینیم. و تلاش کنیم خودمان را اصلاح کنیم . 

تا زمانی که خودمان را اصلاح نکنیم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که کسی از انطرف ابها بیاید و وضعیت مملکت را درست کند ! 


مهم نیست اریایی باشیم یا عرب و یا هندی و یا گرجستانی و روس ! مهم اینه که ادم باشیم . انسان  باشیم . هویت یک انسان شرف و اخلاقش است نه پیشینه تاریخی اون . 

پیشینه انسان فرهنگ و تمدن اون به حساب نمی اد . پیشینه و تاریخ گذشته انسان هویت گذشته و اجداد اوست ، نه فرهنگ و شعورش . 


ما تاریخ چند هزار ساله داریم؛ این یعنی بهتریم!


یونان باستان به مراتب از ایران باستان روی تاریخ اثر عمیق تری گذاشت(البته در برخى موارد). سقراط، افلاطون، ارسطو، تالس، فیثاغورس، اقلیدس، بقراط و . در فلسفه و ت و طب و هنر و ریاضی و . شاهکار آفرینش بودند. اما یونان چند سال پیش به درجه ای از فلاکت رسید که برای بقا حتی برخی پیشنهاد دادند بخشی از خاکش را به کشور همسایه بفروشد!


مصر هم تمدنی شگفت انگیز دارد و در هیلی موارد از فرهنگ و تا یه ما قدیمی تر و عظیم تر و مهم است ! اما این روزها گرفتار چند دستگی ی، فساد اقتصادی و تنش های قومی شده است و اوضاعی رقت انگیز را بعد از یک انقلاب تجربه می کند.


گذشته گرایی با گذشته پرستی فرق دارد .


افتخار به گذشته و تاریخ باشکوه برای خوشبختی کفایت نمی کند.


باید بپذیریم که روزگار خوبی را نمی گذرانیم، نگاهی به گله و شکایت های پیرامون مان بیندازیم، این همه زباله در خیابان و دریا و بیابان را شب ها که ما خواب هستیم ترامپ می آید و می ریزد؟


این همه قتل و عام جاده ای نتیجه مداخله اسرائیل است؟ این تلاطم بازار و بی نظمی اقتصادی و دلال مسلکی کار عربستان است؟ آن آقایی که دیروز در اتوبان پیش چشم من بطری شیشه ای دلستر را از ماشین بیرون پرت کرد و هزار تکه شد و نزدیک بود سرنشینان چند ماشین را به کُشتن بدهد، داماد صدام بود؟


نخست وزیر انگلیس هر سال نوروز می آید و برای یک جوجه کباب و یک چای آتشی هکتارها جنگل چند هزارساله را آتش می زند؟


باور کنیم که باید تعارف و تحسین های اغراق آمیز را کنار بگذاریم و بپذیریم جماعتی در این کشور زندگی می کنند که نه تنها نادان هستند، بلکه در مقابل دانستن جانانه مقاومت می کنند. تلاش کنیم در این دسته قرار نگیریم.


این نوشتار در پی خودزنی و سرقت اعتماد به نفس ملی نیست، بلکه یک یادآوری به خودمان است که باید دست از اغراق های معمول برداریم و با واقعیت های پیرامون مان مثل یک بیماری روبه رو شویم. انکار و حاشا کردن بیماری نتیجه ای به مراتب دردناک تر از درمان دارد. ما باید به مردم بهتری تبدیل شویم



 

#پویامنصفی 



داستان دانشجوی حقوق و دانشجوی روانشناسی ! 

پسر جوانی در کتابخانه از دختری پرسید : 
مزاحمتان نیستم کنار دست شما بنشینم؟
دختر جوان با صدای بلند گفت : خجالت نمیکشی ! به من پیشنهاد میدی ؟ فکر میکنی من خواهرت هستم ؟ 

تمام دانشجویان در کتابخانه به پسر که بسیار خجالت زده شده بود نگاه کردند و از او خواستند که خجالت بکشد و توی کتابخانه دنبال این کارها نباشید و شان فرهنگی را حفظ کند ! 
به او گفتند اینجا جای این کارها نیست بی شخصیت ! 

اما پسر گفت : ببخشید ولی من قصد بدی نداشتم و چنین چیزی نگفتم ! 

پس از چند دقیقه دختر به سمت آن پسر رفت و در کنار میزش سرش رو به سر پسر چسباند و در گوشش گفت : من روانشناسی میخونم  و میدانم مرد ها به چه چیزی فکر میکنند و میخواستم حالت رو بگیرم ! چون همه مردها مثله هم هستند ، حالا بگو ضایع شدی ؟ 

پسر با صدای بسیار بلند گفت : 
200 دلار برای یک شب
خیلی زیاده ! چه خبره ؟ تو که گفتی اینکاره نیستی حالا واسه یک شبه میگی ٢٠٠ دلار !!! 

وتمام آنانی که در کتابخانه بودند به طرف دختر امدند و شروع کردن به قضاوت کردن و فحاشی !
به او گفتند : کرم از خوده درخته ! 
تن خودت معلومه میخاره ! 
خاک بر سرت که اومدی توی کتابخانه! 
محیط فرهنگی جای اینکار هاست کثافت ! 
برو جایی که مشتری برات باشه ! 
بیچاره پسره !! الکی به اون شک کردیم ! 
 
دختره که قرمز شده بود و اشک در چشمانش جم شده بود  شروع به جمع کردن لوازمش کرد که از کتابخانه خارج شود . 

 پسر به دختر نزدیک شد و نزدیک گوشش ارام گفت : 
من حقوق میخوانم و میدانم چطور حق  بیگناه رو بگیرم و چطور حق و ناحق را معلوم کنم خانم روانشناس !

ایران و ژاپن از نگاه آمار‍♂:

جمعیت
 ژاپن : ١۴٨ میلیون ( ١/٦٢ برابر )
 ایران : ٨٠ میلیون

پرونده های قضایی
 ژاپن : ٩٠٠ هزار پرونده
 ایران : ١۵ میلیون پرونده ( ١٦ برابر )

تعداد زندانیان
 ژاپن : ٦٣ هزار نفر
 ایران : ٢۵٠ هزار نفر ( ٤ برابر )

با این که جمعیت ژاپن نزدیک به دو برابر ماست اما تعداد پرونده‌های قضایی و زندانیان در ایران چندین برابر ژاپن است این در حالیست که ما در طول ۴٠ سال اخیر نزدیک به ١۵ میلیارد دلار صرف سازمانهایی کردیم تا به مردم بیاموزند که ی و خلاف نکنند ولی آنجا نیازی به این بودجه‌ها نیست چون.

تولید ناخالص داخلی
ژاپن : ۵ تریلیون دلار ( ١٠ برابر )
ایران : نیم تریلیون دلار

تمام اقتصاد کشور ژاپن به بخش خصوصی واگذار شده است و دولت‌ها فقط مسئول برقراری امنیت و نظم اجتماعی هستند . دولت و یا شرکت های وابسته به دولت نیز رقیب بخش خصوصی نبوده که اقتصاد تنها در دست عده ای محدود باشد.


تعداد مدیران دولتی
 ژاپن : ١٢ هزار نفر 
 ایران : ٢۴٧ هزار نفر ( ٢٠ برابر )

اقتصاد ژاپن ١٠ برابر اقتصاد ماست اما تعداد مدیران دولتی در ایران ٢٠ برابر ژاپن است . یعنی در ژاپن به ازای هر ١٠ هزار نفر یک مدیر دارند ولی در ایران به ازای هر ٣٢٠ نفر یک مدیر داریم.


نمره شاخص فساد از ١٠٠
 ژاپن : ٩١ نمره 
 ایران= ١٢ نمره 

بهترین و پیشرفته‌ترین راهکار مبارزه با فساد از هر نوع و توسط هر مقامی آزادی بیان و آزادی مطبوعات است ، درباره مبارزه با مفاسد اجتماعی و اقتصادی بسیار گفتند اما تصور کنید به جای این همه سمینار و سخنرانی مبارزه با فساد ، مسئولین خود را در یک اتاق شیشه‌ای و در معرض تماشای میلیون‌ها چشم احساس کنند آنگاه قطعاً دیگر دست از پا خطا نخواهند کرد و با همین راهکار ساده اقتصاد ژاپن یکی از ٢٠ اقتصاد شفاف و سالم جهان است اما کشور ما یکی از ١٥ اقتصاد فاسد جهان است .
کمی وقت بگذاریم و فکر کنیم و بیندیشیم 
- چرا این چنین اختلاف فاحشی وجود دارد و اینکه 
- کجای کارمان مشکل دارد و 
- چکار باید کرد و 
برای اصلاح امور از کجا و چگونه باید شروع کرد ؟
منبع: کانال انجمن اقتصاددانان ایران



Pomegranate harvest from Saveh gardens in Iran 
Iran is the largest producer of pomegranates in the world

ایـــران؛ اولــین تـولـیـد‌کـنـنـده انــار در جـهــان

پویا منصفی


Iran's annually pomegranate and pistachio production hits 790,000 tons which puts the country in the first rank in the world in this regard.

600,000 tons of the productions belong to pomegranate and the rest 190,000 tons to pistachio.

Iran also stands 2nd in date (fruit) production , 3rd in common fig, 3rd in cherry, 7th in grape and 7th in orange.

Italy annually produces 8.5 million tons of grapes and 500,000 tons of kiwis which led the country ranks first in the world in the production of grape and Kiwi.

Argentina exports 490,000 tons of pears which makes the country the biggest producer and exporter of the fruit.

China is known to be the first country in the world to produce cucumber, peach, watermelon and apple.

However, Fars Province, enjoying 13,000 hectares of the lands under cultivation produces about 155,000 tons of pomegranates - over 21 percent of Iran’s pomegranates produce per annum - and ranks the first and largest producer of the commodity in the country. Also, the pomegranate produced in the province is highly demanded by its foreign customers.

 

Recent trends in the exports of the commodity are indicative of the fact that Iran’s pomegranate export has steadily increased year by year. According to the figures, over 150,000 tons of the produce was exported to different European countries and to markets in Russia, Ukraine, Arab countries as well 

as the Central Asian countries.



سالانه یک و نیم میلیون تن انار در دنیا تولید می‌شود که ایران با تولید بیش از 600 هزار تن اولین تولیدکننده این میوه پاییزه محسوب می‌شود.


شرایط آب و هوایی استان فارس مناسب کشت و پرورش محصول انار است و این استان از نظر میزان تولید و سطح زیر کشت رتبه اول تولید را در بین استان‌های کشور دارد.

در استان تهران نیز 600 هکتار باغ انار وجود دارد که 10 هزار تن محصول برداشت می‌شود و طی برنامه پنجم توسعه باید سطح باغات انار تا 500 هکتار افزایش یابد.

استان یزد نیز 7117 هکتار باغ انار دارد که طبق پیش‌بینی سازمان جهاد کشاورزی این استان 83 هزار و 600 تن محصول امسال برداشت خواهد شد. 

شهرستان‌های میبد، یزد و تفت بیشترین سطح زیر کشت انار در استان یزد را به خود اختصاص داده‌اند.

بر اساس آمار گمرک ایران در سال گذشته بیش از 7600 تن انار به ارزش 11.3 میلیون دلار از کشور صادر شده است که عراق، هلند، ارمنستان، افغانستان، امارات، ترکمنستان و روسیه به ترتیب بزرگترین بازارهای صادراتی انار ایران در سال گذشته بودند. 

پایین بودن عملکرد، کاهش صادرات، بالا بودن قیمت تمام شده محصول، کمبود صنایع فرآوری، کمبود سالن‌های بسته بندی مناسب و سردخانه در مناطق تولید انار را از نقاط ضعف تولید انار در کشور هستند.

انار بومی مناطق شرق ایران تا کوه‌های هیمالیا در شمال هند است و پس از ایران هندوستان دومین تولیدکننده انار به شمار می‌رود.

پویا منصفی



درخت نخل درخت عجیبی است! گویی این درخت اصلا نبات نیست! چیزی شبیه به آدمیزاد است.
وقتی می خواهند نخلی را قطع کنند، می گویند بِکُشش! واحد شمارش نخل همچون ادمیان (( نفر )) است ! 
نخلی که خشک میشود میگویند شهید شده و میوه اش خرما به تنهایی میتواند اب و غذای بدن انسان را بدون هیچ چیزی در بیابان تامین کند ! بدنه و چوب نخل هیچ وقت نمیپوسد و هیچ وقت موریانه ان را نمیزند ! به سختی اتش میگیرید و نمیسوزد ! 
نخل تنها درختی است که اگر سَرش را قطع کنی می میرد! بر خلاف همه ی درختان که اگر سرشان را بزنی، بار و بَرگشان بیشتر هم می شود. اما نخل نه! سَرش را که قطع کردی می میرد. مهم نیست ریشه اش در خاک سالم باشد، نخلِ بی سر می میرد!
تنه نخل نیز نمی سوزد و خاصیت ارتجاعی دارد ! یعنی میتواند حالت فنری داشته باشد و خم و راست شود بدون اینکه بشکند ! برای همین هم در گذشته بدنه نخل را در ستونهای خانه ها و برجها و سقف عمارت ها استفاده میکردند ! چون نه میپوسید و نه موریانه میزد و اینکه چون  خاصیت ارتجاعی  دارد در مقابل باد و باران و زله و طوفان مقاوم است و نمیشکند و بِنَا فرو نمیریزد ! 
آب  اگر از سَر نخل بگذرد و به زیر آب فرو رود، خفه می شود و می میرد! مثل آدمیزاد. درخت مقدسی است. این چیزها را استاد محمود توحیدی معلم بازنشسته که چهره ای افتاب سوخته و پر چین و چروک داشت و زمانی قبل از زله بم راهنمای گردشگران در مجموعه تاریخی ارگ بم بود به ما دانشجویان میراث فرهنگی و باستانشناسی میگفت ! لحجه غلیظ کرمانی و بمی داشت و تمام اجدادش در بم زندگی میکردند و به خاطر داشت پدر بزرگش در ارگ بم زندگی میکرده و خاطرات جالبی تعریف میکرد . 
خدا رحمتش کند ، در زله بم درگذشت و کتابی هم به نام ((ارگ نامه )) نوشته بود و طبع شعری هم داشت و اشعار قشنگی میگفت ! 
در بدو ورود توریستها این شعر خودش را اول برای همه میخواند : 
هر ذره ز ارگ رازی دارد
هر کنگره اش ز فخر رازی دارد .
گر باز کند زبان به صحبت ، خشتی .
دانی که چه سوز و سازی دارد .

استاد توحیدی از نخل ها میگفت و از تمامی خشت ها و سازه های ارگ بم ! او میگفت چون این منطقه زله خیز است تمامی تیرهای اصلی و ستونهای قلعه حاکم ( بالاترین بخش ارگ بم ) از تنه نخل درست شده تا هنگام زله عینه فنر بازی کنه و از شکستن و ریختن بنا جلوگیری میکنه ! 
اتفاقا هنگام زله ارگ بم سازه هایی که تنه نخل داشت کمتر خسارت دیده بود ! 

توحیدی بعد از کلی راه رفتن در کوچه های ازگ بم ما را به چایخانه در ورودی سرباز خانه ( محل زندگی داروغه ) دعوت میکرد و خانمی کرمانی ( نامش را یادم نیست ) انجا از ما و توریستهای دیگر با کلمپه خانگی و چای پذیرایی میکرد توحیدی می ﻔﺖ: ﻓﺮﻫﻨ، ﻣﺜﻞ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺨﻞ ﺍﺳﺖ! ﻣﻬﻢ ﻧﺴﺖ ﺭﺸﻪ ﺍﺕ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺧﺎِ ﺗﺎﺭﺦ ﺍﺳﺖ. ﻣﻬﻢ ﺍﻦ ﺍﺳﺖ ﻪ ﺳَﺮَﺕ ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﻌﻨ ﻧِﻤﻮﺩِ ﻓﺮﻫﻨِ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺕ ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﺮ ﻓﺮﻫﻨ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍ ﺑﻤﺎﺭ ﺷﺪ، ﺁﻥ ﻓﺮﻫﻨ میمیرد، ﻭَﻟﻮ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﺭﺸﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ باشد…

پویا منصفی

پویا منصفی



دو کشور به نام ایران وجود دارد!
شما شهروند کدام کشور ایران هستید ؟

کشور ایران A

بیشتر جمعیت این کشور، یک عده‌ای هستند که برای آن‌ها دلار ۳۹۰۰ الی ۴۲۰۰ تومان است؛ اقتصاد همیشه برای اینها رونق دارد. آمریکا در این کشور هیچ غلطی نمی‌تواند بکند! مردمان این کشور خودروی ملی ندارند و تمامی خودروهای آن‌ها اروپایی و آمریکایی است! قانون اساسی دارند و تنها مردم این کشور هستند که با کارت ملی مخصوص از مزایای قانون اساسی استفاده می‌کنند! همه آنها کاخ و ویلا و خانه دارند! بیکار هم باشند، باز پس‌انداز دارند، کلاً این کشور پر از گل و بلبل است و به همین علت معروف به کشور گل و بلبل است. قوانین راهنمایی و رانندگی برای این افراد مفهومی ندارد و به صورت خط‌های BRT تمام مشکلات ترافیکی آن‌ها توسط ماشین‌های خودشان برطرف می‌شود! هم آب دارند و هم هوا دارند و هم گاز. انرژی اتمی هم حق مسلم آنهاست! چون ۲۴ ساعته برق دارند و مشکلی از بابت گرمی هوا هم ندارند! انقدر منابع طبیعی غنی دارند که حتی صادر هم می‌کنند! رفاه این مردم، رفتن به کشور آمریکا و اروپا است و تفریح آنها گرفتن ویزای شینگن!

کشور ایران B

بیشتر جمعیت این کشور، کارمند و کارگر و کارفرما و راننده تاکسی و آژانس و اسنپ و تپسی و پیک و کارشناس و بیسواد و دیپلمه و مدیر و آهنگر و نجار و فروشنده و خریدار و کشاورز، معلم و استاد دانشگاه و دانشجو هستند. دلار در این کشور از ۷۵۰۰ الی ۸۵۰۰ تومان به‌فروش می‌رسد! همه آنها فیلتر هستند! همه آنها دو ساعت در روز را برق ندارند! همه آنها با بحران آب دست و پنجه نرم می‌کنند! بیشتر آنها خانه ندارند! بایستی کلی مالیات پرداخت کنند تنها در قبال آسفالت یک بزرگراه! به تمام کشورهای فقیر ناخواسته کمک می‌کنند و تازه از همان کشورها فحش هم می‌شنوند! به دلیل اینکه چهره‌های آنها فیلتر است، تلویزیون ملی ندارند که چهره‌های ترک‌خورده آنها را به نمایش بگذارد! گل در این کشور نیست و بلبلی هم در کار نیست! آمریکا هم در این کشور همیشه در حال انجام غلط‌هایی است و هیچ‌کس جرأت حرف زدن را ندارد! خودروی ملی بدون استاندارد دارند و مجبور هستند از آنها استفاده کنند! موقع پرداخت الکترونیکی مالیات، بایستی آنتی‌ویروس و فایروال را خاموش کنند و با ویندوز قدیمی به سختی بعد از صدها بار امتحان، اظهارنامه خودشان را پر کنند! رفاه این مردم، خوردن نان شب است!

در آخر ، من در کشور ایران B زندگی می‌کنم و دوست دارم ویزای کشور ایران A را داشته باشم تا ببینم فرق کشور خودم رو با کشوری که اینقدر ازش خوب تعریف می‌کنند در چیست؟

ایرانی ها بیایید یک شبه خوشبخت شویم

ما ایرانیان از فقر و بدبختی رنج می بریم. این را من نمی گویم پای صحبت هر ایرانی که می نشینی از زمین و زمان شاکیست که هر سال دریغ از پارسال. 
می نالد و راه خلاص می جوید. و جالب اینجاست که راه حل همه این ها را هم درآمد بیشتر می داند.
 اگر درآمدم و حقوقم بیشتر بود آنگاه …
 اما گاهی فکر می کنم ما از فقر مادی و درآمدی به فلاکت دچار نشدیم بلکه از فقر فکری-فرهنگی-رفتاری در عذابیم. 5 پیشنهاد وجود دارد که یک شبه می تواند، سطح بالاتری از خوشبختی را برای همه ما فراهم کند. 


یک:
 فقر و فلاکت یعنی اینکه در طبیعت خودمان آشغال بریزیم و از تمیزی طبیعت و خیابان های کشورهای دیگر تعریف کنیم. 

خوشبختی یعنی از همین امشب، هیچگونه آشغالی در خیایان، ساحل، دریا و جنگل نریزیم. بدین ترتیب هزینه های پاکسازی به شدت کاهش پیدا می کند و معادل آن هزینه ها را می شود در امور توسعه ای (و نه نگهداشت) خرج کرد و یا دست کم شهر تمیزتری خواهیم داشت و حسرت تمیزی شهرهای خارجی را نخواهیم خورد.

دو:
 فقر و فلاکت یعنی روزانه بیشتر از متوسط دنیا آب، نان و انرژی را مصرف می کنیم و هدر می دهیم. هر کس نداند فکر می کند که ما پول دارترین مردم دنیاییم. اما ما به ریال ریال آنچه هدر می دهیم احتیاج داریم. طبق یک محاسبه هدر رفت آب و نان در ایران معادل 114 تن طلا می باشد. می بینید ما در عین ثروتمندی، فقیریم. ثروت داریم اما خوشبخت نیستیم.  
خوشبختی یعنی از همین امشب، هر ایرانی یک لیتر آب کمتر مصرف کند، نان را گرامی تر بدارد و از هدر رفت انرژی به هر شکلی جلوگیری کند. 

سه:
 فقر یعنی میلیاردها تومان خرج میکنیم نذری بدهیم و در پایان آرزوی شفای بیماری را داریم که برای نداشتن پول درمان میمیرد.
خوشبختی یعنی از همین امشب، بیاییم برای یکسال، سفره و نذری و مراسم های اینچنینی را بگذاریم کنار و هزینه آن را تخصیص دهیم به صندوق های نیکوکاری که به درمان بیماران می پردازند. اگر هم نذری و سفره داریم، تمام (تاکید می کنم تمام) غذای آن را به نیازمندان بدهیم و نه اینکه به دوست و آشنا و همسایه ای که از ما سیرترند.

چهار:
فقر یعنی اینکه روزانه ساعتها وقت مان را در شبکه های اجتماعی می گذارنیم و بخشی از آن را صرف فرو کردن دماغ مان در زندگی خصوصی دیگران می کنیم و بخشی دیگر را صرف فحش دادن در صفحه این بازیگر و آن ورزشکار. یعنی بطالت محض! و بعد آنگاه پشت چراغ قرمز تحمل پنج ثانیه توقف و تعلل دیگران را نداریم انگار که مهم ترین آدم روی زمین هستیم.
خوشبختی یعنی اینکه از زمان هایی که به بطالت می گذارنیم بکاهیم، فحش ندهیم و فراموش کنیم که مهم ترین آدم روی زمین هستیم و وقتی پشت فرمان ماشین مان می نشینیم، آرام، صبور و مهربانی را تجربه کنیم. 

پنج:
 فقر یعنی اینکه کتابخانه ات کوچک تر از یخچالت باشد. فقر یعنی اینکه با هزینه پیتزا مشکل نداشته باشی اما برای هزینه یک کتاب دل درد بگیری.
خوشبختی یعنی اینکه از همین امشب تنها پنج درصد از هزینه غذایمان را بگذاریم کنار و کتاب بخریم. کسانی که کتاب می خوانند کمتر به دیگران فحش می دهند. بیشتر با دیگران همدلی پیدا می کنند. دیگران را کمتر به بی شعوری متهم می کنند و در نهایت هم خود آرامش بیشتری دارند و هم دیگران در کنار آنان خوشبخت ترند.

بخش بزرگی از رفاه و خوشبختی حاصل توسعه یافتگی است. اما توسعه یافتگی زمان بر است. ولی برخی از کارها هست که اگر همین الان شروع کنیم نتیجه آن دو ساعت بعد (و نه دو نسل بعد) نمایان می شود. اگر پول نذری هایمان را بدهیم به بیماران، اگر به دیگران فحش ندهیم، اگر آشغال نریزیم و اگر … اگر بخواهیم که خوشبخت باشیم. 

خدا با ملتی است که می خواهد تغییر کند و تصمیم گرفته است که خوشبخت باشد. 


پایتخت نفت ایران در شعله‌های فقر می‌سوزد

 با گذشت ۱۱۰ سال از کشف اولین چاه نفت ایران و خاورمیانه در مسجد سلیمان و به گواه شعله فلر‌های اطراف شهر، زیرِ زمین ۱۰ هزار کیلومتر مربع از شمال شرق خوزستان، هنوز نفت خوابیده، اما سه شهرستان واقع در این منطقه هنور گرفتار فقر و محرومیت هستند.

فقر و محرومیت در حدی که به استناد آمار کمیته امداد استان، ۵ درصد از جمعیت ۱۱۳ هزار نفری شهرستان مسجدسلیمان، ۴ درصد از جمعیت ۳۷ هزار نفری شهرستان لالی و ۱۹ درصد از جمعیت ۴۷ هزار نفری شهرستان اندیکا، با مستمری کمیته امداد و یارانه ماهانه زندگی می‌کنند.
این مقدمه گزارشی است به قلم بنفشه سام گیس» که در ویژه نامه نوروزی رومه اعتماد منتشر شده و در ادامه آن به میانگین کمتر از ۵ نفری بعد خانوار در شهرستان‌های اندیکا و لالی اشاره شده و به نقل از مدیر کل کمیته امداد استان آمده است:

امسال ۳ هزار و ۶۰۰ خانواده در شهرستان لالی و ۴ هزار و ۸۰۰ خانواده در شهرستان اندیکا با مجوز تبصره ۱۴ (مربوط به رفع فقر مطلق) به طور موقت مددجوی امداد شده اند، که غیر این بر اثر فقر مطلق حتما زمینگیر می‌شدند.
 دولت‌ها بنابر تاکید قانون دائمی مصوب اردیبهشت ۱۳۸۱، موظف به جبران عقب ماندگی‌های مناطق محروم شده اند، شاخص‌های توسعه در شمال شرق خوزستان، همچنان در حال تنزل بوده چنان که در فهرست ضرایب محرومیت -مصوب هیات وزیران در سال ۱۳۸۸– در حالی که ضریب ۹ به عنوان بالاترین حد محرومیت یک منطقه تعیین شد، تا امروز هم از مجموع ۴ دهستان شهرستان لالی، دو دهستان دارای ضریب محرومیت ۹، یک دهستان دارای ضریب ۸ و یک دهستان دارای ضریب ۷ بوده، از مجموع ۵ دهستان شهرستان اندیکا، یک دهستان دارای ضریب محرومیت ۸ و ۴ دهستان دارای ضریب محرومیت ۷ است.

وضعیت مسجدسلیمان، فقط کمی بهتر از لالی و اندیکا است که از ۴ دهستانش، ۳ دهستان ضریب محرومیت ۶ دارند و فقط یک دهستان، ضریب ۷ گرفته است. این ضرایب فقط اعداد روی کاغذ نیست. حضور در متن مسجدسلیمان، لالی و اندیکا، تلخ‌ترین خاطره هر مسافر غیربومی را رقم می‌زند، چون در بطن طبیعتی دلپذیر و در جوار فرصت‌های بی شمار، عشایر و روستاییان و شهرنشینان، برای تان از بی آبی، از بی پولی، از بیکاری، تعریف می‌کنند.

محرومیت مسجدسلیمان و لالی و اندیکا محصول عملکرد یک شب و یک دولت نیست. مجموع ت‌های تمام مدیران کشوری و استانی چنین پایان تلخی را برای این تکه از خوزستان رقم زد. با وجود سد‌های پرآب قدیمی و جدید همچون گتوند و شهید عباسپور و گدارلندر و در حالی که تمام انشعابات سیراب شدن کارون تا رسیدن به اروند رود، از زرد کوه بختیاری سرچشمه می‌گیرد و پنهان و آشکار، از دشت‌های مسجدسلیمان و لالی و اندیکا می‌گذرد، خشکسالی ۱۵ ساله در نیمه شمال شرق استان و بی توجهی مدیران استانی به زمان بندی هزینه کرد اعتبارات ویژه بهسازی منطقه، یکی از عوامل موثر در توسعه فقر این بخش از استان جنوبی کشور است.

در حالی که مهم‌ترین منبع درآمد ساکنان شمال شرق استان، کشاورزی و دامپروری است، ناهمواری زمین و کوهستانی بودن کل منطقه، علاوه بر آنکه پراکندگی روستا‌ها و بخش‌های سه شهرستان مسجدسلیمان، لالی واندیکا را رقم زده، در بسیاری مناطق هر سه شهرستان و به سبب صعب العبوری مسیر‌ها و غیر ممکن بودن احداث جاده، دسترسی مردم به امکانات مرتبط با رفاه و توسعه را هم به حداقل رسانده و بنابراین، درآمدزایی از طریق کشاورزی و دامپروری هم در این مناطق با افت شدید مواجه شده است.

سرشماری نفوس و مسکن سال ۹۰، نرخ بیکاری مسجدسلیمان ۴۳.۳ درصد و اندیکا ۳۰.۳ درصد گزارش شد و هر دو شهر در فهرست ۲۰ شهر دارای بالاترین نرخ بیکاری قرار گرفتند. در نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال ۹۵، نرخ بیکاری مسجدسلیمان به ۲۲.۷ درصد کاهش یافت و نرخ بیکاری لالی ۲۱.۴ درصد گزارش شده است. 
منبع: تابناک



pouya monsefi defensor derechos humanos



POUYA MONSEFI Human Rights Lawyer/ Defensor DDHH

Defensor derechos Humanos ,Autor y Escritor e investigador histórico y social. Especialista en  Investigación penal Y Criminalista Y Miembero de Asoc Latinamericana de Asesoria Juridica y Criminalista Y Colegico de Bomberos y policia de Venezuela-


Pouya monsefi Human rights Lawyer , Writer and Historian ,specialist in criminal investigation and climinalist ,Member of the Latin American Association Of Legal Advice and Criminalistics and coleg of police in VenezuelaAutor y Escritor e investigador histórico y social.


Biografía de Pouya Monsefi.T



درباره دکتر پویا منصفی

پویا منصفی متولد امرداد ۱۳۵۶ در تهران - دارای مدرک فوق لیسانس - کارشناسی ارشد از دانشگاه باستان شناسی ازاد زنجان واحد ابهر – خرمدره است و دکترای افتخاری از دانشگاه منچستر دارد در از سال ۲۰۰۱ خارج از ایران زندگی می کند و تابعیت دوگانه دارد .سال ۲۰۰۶ در دانشگاه ازاد واحد امارات متحده در دبی به عنوان استاد میهمان تاریخ معماری تدریس می کرد . با ناشنال جغرافی همکاری دارد و در کشور ونزوئلا و اکوادور به عنوان استاد میهمان تدریس می کند . به ۴ زبان انگلیسی ، فارسی ، اسپانیایی و عربی اشنایی دارد . و 9 سال در زمینه میراث فرهنگی و تاریخ ایران فعالیت رسمی نموده است . به اکثر کشورهای اسیایی سفر کرده و کتابی در زمینه خط و زبان اسیا در دست تالیف دارد .


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها